اینجا جهانی دیگر است

//محلی برای دلنوشته ها ، شعرو داستان ، مطالب متنوع و مطالبی که برای استراحت ذهن مفیدند.//

اینجا جهانی دیگر است

//محلی برای دلنوشته ها ، شعرو داستان ، مطالب متنوع و مطالبی که برای استراحت ذهن مفیدند.//

اینجا جهانی دیگر است

مشکل از سبک عراقی و خراسانی نیست

همه با قافیه ی عشق مصیبت دارند

طبقه بندی موضوعی

پریدخت



از:پریدخت

به:آقا سید محمود


بسم المعطر الحبیب 
تصدقت گردم ... دردت به جانم منکه مردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراق لاکردار هم مصیبتی شده ...زن جماعت را کار خانه و طبخ و رُفت و روب و وردار بگذار نکشد همین بی همدمی و فراق میکشد... مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید در دلمان انار پاره شد، پریدخت تو را بمیرد که مردش اسیر امنیه چی ها بوده و او بی خبر در اتاق شانه نقره به زلف میکشیده ... حی لایموت سر شاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفه حبس شما نبوده ...اوضاع مملکت خوب نیست ... کوچه به کوچه مشروطه چی چونان نارنجهایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزانند و جواب آزادیخواهی داغ و درفش است و تبعید و چوب و فلک ... دلمان این روزها به همین شیشه عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشته اید و شب به شب بر گیس می مالیم، سید محمود جان مادیان یاغی و طغیانگری شده ام که نه شلاق و توپ و تشر آقاجانمان راممان میکند و نه قند و نوازش بیگم باجی ... عرق همه در آورده ام و رکاب نمیدهم ... بماند که عرق خودم هم در آمده ... می دانید سیدجان زن جماعت بلوغاتی که شد دلش باید به یک جا قرص باشد ... صاحاب داشته باشد ... دل بی صاحاب زود نخ کش میشود... چروک میشود ... بوی نا میگیرد ... بید میزند ... دل ابریشم است... نه دست و دلم به دارچین نویسی روی حلوا و شله زرد میرود نه شوق وسمه و سرخاب سفیداب داریم ..دیروز روز بیگم باجی ابروهایمان را گفت پاچه بز! حق هم دارد وقتی آنکه باید باشد و نیست چه فرق دارد پاچه بز بالای چشممان باشد یا دم موش و قیطان زر ... به قول آقاجانمان : دیده را فایده آن است که دلبر بیند ... شما که نیستید و خمره سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند در زیر زمین مطبخ و زهرماری نشود کار خداست ... چله ها بر او گذشته ... بر دل ما نیز... عمرم روی عمرتان آقا سید به جدتان که قصد جسارت و غر زدن ندارم ولی به والله بس است به گمانم آنقدری در فاکولته ی طب پاریس طبابت آموخته اید که به علاج بیماری فراق حاذق شده باشید ... بس کنید به طهران مراجعت فرمایید به داد دل ما برسید ... تیمارش کنید بعد دوباره برگردید ... دلخوشکنک ما همین مراسلات بود که مدتی تاخیر افتاد و شیشه عطری که رو به اتمامست ... زن را که میگویند ناقص العقل است درست هم هست عقل داشتیم که پیرهنتان را روی بالش نمیکشیدیم و گره از زلف واکنیم و برآن بخسبیم ...شما که مردید شما که عقلتان اتم و اکمل است ... شما که فرنگ دیده اید و درس طبابت خوانده اید مرسوله مرقوم دارید بفرمایید این ضعیفه ی ناقص العقل چه کند... تصدقت پریدخت ... بوسه به پیوست است ...



#نویسنده:حامد عسگری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">